یک روز قبل از آنکه خامنهای به «خواص» نهیب بزند که باید از دوپهلوگویی دست بردارند و «شفاف» موضع بگیرند، اتفاقاً رفسنجانی – که بنابر اِمارات موجود، طرف اصلی این خطاب است – در «مجلس تشخیص مصلحت»، جلسهای برگزار کرده بود و در آنجا حسن روحانی طی قرائت سند مفصلی، برای اولین بار، با شفافیّت تمام، موضوع مورد دعوا و دو طرف دعوا را معرفی کرد.
با مطالعۀ این سند، برای اولین بار، به روشنی مطرح میشود که دعوا بر سر میراث امام و اختلاف در تفسیر روایات مربوط به «ولایت فقیه» و «امام زمان» و اینجور چیزها نیست، دعوا بر سر منابع ثروت و اقتصاد کشور است و شاهکلید آن طرز اجرای «اصل ۴۴».
البتّه باز هم یکی از «خط قرمزهای نظام» اجازه نمیدهد که آقای روحانی توضیح دهد که این «اصل ۴۴» – پس از سلطۀ نئولیبرالیسم بر اقتصاد جهانی – خصوصیسازیِ صنایع، تجارت و بانکها را، علیرغم قانون اساسی اولیۀ ایران که ملّی کردن آنها را مقرر کرده بود، در دستور کار دولت ایران گذاشت.
[ادامه مطلب...]
وقتی در سرکوبهای پس از انتخابات در ایران فیلم صحنه جان باختن ندا از طریق اینترنت به خارج از ایران ارسال شد، افکار عمومی در سراسر جهان با بهت و ناباوری متوجه ایران شد. البتّه خبر انتخابات ایران پیش از آن تیتر اول بسیاری از روزنامهها را به خود اختصاص داده بود ولی افکار عمومی معمولاً به انتخابات در اینگونه کشورها با بیاعتنائی برخورد میکند. در این انتخاباتها معمولاً کسی منتظر اتفاق غیرمنتظرهای نیست.
[ادامه مطلب...]
۵ مهر ۱۳۸۳ (۲۶ سپتامبر ۲۰۰۴)
| ۵۱ دقیقه
| ۱۰۸۱۱ کلمه
| بیژن هیرمنپور
س – خیلی خوب، آقا به سبک جمهوری اسلامی میگیم بسم الله الرحمن الرحیم
ب – خوبه دیگه، اینکه میگین شماها که تو ایران نیستین این چیزارو نمیفهمین. ما این رو هم نمیفهمیم. اصلاً یادمونم نمیاد.
نه! اونکه شوخیه، واقعیتش اینه که دارم شوخی میکنم. دارم با این مقدمه در واقع فکر میکنم از کجا شروع کنم. والله راستش فکر میکنم قبل از اینکه حالا بعنوان مقدمه، بعنوان شروع، دستگرمی، هر جور میخواهیم شروع کنیم، از اینجا شروع کنیم. شما از چه سالی فعالیت سیاسی را شروع کردین؟
خوب اینکه شما میگین فعالیت سیاسی، من نمیدونم. ولی من از اون وقتی که شروع کردم فکر سیاسی بکنم. فعالیت که نداشتم.
با توجه به متن قانون اساسی و سایر قوانین و مقرّرات جمهوری اسلامی میتوان گفت که این نامِ متناقض برازندۀ این نظام حقوقی است. در این متون میتوان هم آثاری از یک نظام جمهوری مبتنی بر آراء عمومی یافت و هم نشانه هائی محکم از یک نظام حقوقی اسلامی که همۀ قدرتها را در دست قدرتی که منشأیی الهی برای خود میشناسد، متمرکز مینماید و ولایت خود را بر مردم اعمال میکند.
[ادامه مطلب...]
دورترین خاطرۀ من از او به شب عروسیاش میرسد. حتّی آن شب هم او را در هیچ صحنهای بهخاطر نمیآورم. برای من هم مثل بقیۀ مردم «مُبارکه»، در آن شب، «دختر بختیار» را میدادند به «پسر میرزا رضا دانش». برجستهترین صحنههای آن شب شوخیهای مستانۀ آقاتقی، معلم کلاس سوّم، با رقاصۀ دستۀ مطربهای اصفهانی و عربدهکشیِ یکی از افراد خانوادۀ عروس بود. پدر عروس در مراسم شرکت نداشت.
[ادامه مطلب...]
یادداشتهای زیر زمانی نوشته شد که کتابِ «دیدگاهها، گفتوگو با علی میرفطروس…» تازه منتشر شده بود. همچنان که خوانندگان ملاحظه خواهند کرد، در این یادداشتها، فقط به بعضی حرفها و موارد پرداخته شده است که بهنظرِ راقمِ این سطور قابلِ طرح و بحث بود. شاید لازم میبود سر و صورتِ بهتری به این یادداشتها داده شود، امّا ضرورتی ندیدیم. بهقولِ ضربُالمثلِ معروف: بیله دیگ، بیله چغندر! ذکرِ یک نکته امّا شاید پُربیراه نباشد: پیشبینیِ سقوط و غلتیدن به آغوشِ بویناکِ راستِ واپسمانده — متأسفانه — خیلی سریع بهوقوع پیوست.
[ادامه مطلب...]
ویسنده مقاله بحث خوبی را پیش میکشد که در شرایط تاریخی کنونیِ کمونیسم و مارکسیسم، اصولا همهٔ انقلابیون کمونیست نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان به آن میاندیشند: بحث پیدایش سازمانهای بظاهر انقلابی و کمونیست که در درون آنها روابط بر اساس، بقول نویسنده مقاله، «اتوریته پذیری»، «اطاعت کورکورانه» و «تملّق و چاپلوسی» قرار دارد.
[ادامه مطلب...]
۱۰ تیر ۱۳۷۲ (۱۷ ژوئیه ۱۹۹۳)
| ۵ دقیقه
| ۱۰۲۰ کلمه
| بیژن هیرمنپور
«شعرِ سیاسی» برخلافِ ادعای نویسنده، وقتی به اوج کاراییِ خود میرسد که بتواند به «شعار» تبدیل شود، یعنی بیانِ فشرده، هنری و گیرای خواستهای سیاسیِ مردم در دورانی ویژه. چون وقتی از «سیاست» حرف میزنیم، همیشه به دورانِ مشخصی نظر داریم و اگر «شعرِ سیاسی» در دورانی، گیرایی و جذابیّتِ ویژۀ خود را دارد و در دورانی دیگر، چنین بهنظر نمیرسد، درست بهدلیلِ این است که شعری است «سیاسی»، یعنی برای دورانِ مشخصِ خود ساخته شده است و کسی که میخواهد راجعبه چنین شعری قضاوت کند، باید آن را در محیطِ سیاسیِ زمانِ آن شعر ببیند.
[ادامه مطلب...]
تحریریۀ نشریۀ «آرش»! در شمارۀ ۲۷ آن ماهنامه، بهتاریخ اردیبهشت ۱۳۷۲، مقالهای بهامضاء محمّدرضا شالگونی تحت عنوان «ما به صراحت نیازمندیم»، خواندم که به «مسألۀ ملّی بهطور کلّی و وضعیّت آن در ایران بهطور خاصّ» پرداخته است. چون من نیز مانند نویسندۀ این مقاله معتقدم که «این یکی از مسائل حسّاس و حسّاسترشوندۀ کشور ماست» و اساساً با تفنّنهای چهارده سال گذشتۀ روشنفکران — از قبیل جنجال بر سر طبیعت خبیث یا لطیف ضحّاک و بیارزش بودن تار بهعنوان یک ساز بهدلیل آنکه در گرما از کوک میافتد و غیره و غیره — تفاوت اساسی دارد و ضمناً احساس کردم نویسنده با مواضعی که اتخاذ کرده زمینه را برای هرچه «حسّاستر» شدن این مسأله از لحاظ تئوریک آماده کرده، ذیلاً به مُروری بر ایدههای مطرحشده در این مقاله میپردازم.
[ادامه مطلب...]
با روی کار آمدن گورباچف در شوروی در سال ۱۹۸۵ و آغاز اصلاحاتی که به فروپاشی دولتهای «سوسیالیستی» در کشورهای اروپای شرقی و سرانجام در خود شوروی منجر شد، در صف بندیهای سیاسی و اقتصادی جهانی تغییرات بزرگی بوجود آمد که هیچ کشور، هیچ طبقه یا قشر اجتماعی و هیچ حزب و سازمان سیاسی از آثار آن بر کنار نیست. همه باید در این شرائط جدید وضع خود را بازبینی کنند. در این میان شاید وضع کمونیستها از همه دشوارتر باشد زیرا فروپاشی بلوک شوروی بیش از هر چیز بعنوان پیروزی بورژوازی امپریالیستی بر سوسیالیسم جشن گرفته شد و سرخوردگی و سراسیمگی بسیاری در میان کارگران و روشنفکران کمونیست ببار آورد.
[ادامه مطلب...]
اخیراً، جُزوهای به نام «بگذار دیگران داوری کنند» با امضاء ع.آ،* به دستم رسیده است که چند یادداشت – مخصوصاً در بارۀ قسمت اوّل آن – برداشتهام. فکر کردم بهتر است آنها را برای مطالعۀ دیگران نیز تکثیر کنم. من در این یادداشتها، کار خود را روی انتقاد از اصول فکری نویسنده متمرکز کردهام و آنهم در مواردی که بهنظرخودم، در حال حاضر، طرح آنها برای کمونیستهای ایران اهمیّت عملی و نظری مُبرم دارد.
[ادامه مطلب...]
ضمن مطالعه مقاله «در حاشیه جنگ خلیج و رابطه آن با نظم جدید» نوشته تراب حق شناس در «اندیشه و پیکار ۳» (خرداد ماه ۱۳۷۰)، پیرامون چند موضوع که به نظرم در شرایط کنونی از اهمیّت ویژهای برخوردار است، یادداشتهایی برداشتهام که به نظر شما میرسانم. این یادداشتها بیشتر متوجه نقد نظرات و روش کار نویسنده مقاله است و به هیچ وجه به این معنا نیست که من در این موارد، نظرات شسته رفته و آماده و غیرقابل انتقادی دارم.
[ادامه مطلب...]
با به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین از قرار در برخورد مجاهدین با سازمانهای انقلاب نیز «انقلابی» رخ داده است. همانطور که آقای رجوی گفتهاند این روزها در سازمان مجاهدین همه جا صحبت از «انقلاب» است و هر کس به دیگری میرسد از او میپرسد که آیا دچار انقلاب شدهای؟ البتّه این «انقلاب» را نباید با انقلاب بر علیه سلطه امپریالیسم و بورژوازی وابسته و رژیم منفور جمهوری اسلامی یکسان گرفت.
[ادامه مطلب...]
۱- برخورد نیم بند سازمانهای مختلف یا تحلیلهای سطحی از جنگ کومهله و حزب دموکرات به کومهله این فرصت را داده است که مبارزه ایدئولوژیک را به عرصهای بکشاند که هر بار تا حدود زیادی پیروز از آن بیرون بیاید.
[ادامه مطلب...]
مدتی است که سازمان مجاهدین بدنبال ازدواج مسعود رجوی مسئول اول این سازمان با مریم عضدانلو همسر یکی از اعضای دفتر سیاسی که بنا بگفته خودشان صرفاً بخاطر ازدواج با مسعود رجوی از شوهر خود طلاق گرفت، خبر از یک «انقلاب ایدئولوژیک» در درون خود میدهد. اصرار رهبری سازمان بر این است که ازدواج آقای مسعود رجوی بعنوان امری کاملا سیاسی و ایدئولوژیک که انقلابی را در ایدئولوژی و تشکیلات آنان بوجود آورده است، تلقی گردد. با این حال رهبری مجاهدین در اثبات این ادّعا دلیلی و شاهدی ارائه نمیدهند. آنها این ازدواج را مشیت الهی مینامند. مشیتی که فقط بندگانِ نزدیک خدا قادر به درک آن هستند و بقیه نیز شاید ده سال دیگر به رمز آن پی ببرند.
[ادامه مطلب...]
در خرداد سال ۶۰ رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی یورش هر چه گستردهتر و هر چه عریانتری را به تودهها و نیروهای انقلابی آغاز کرد. رژیمی که پیش از آن در پناه توهمات و سازشکاریهای اغلب نیروهای اپوزیسیون امکان ترمیم ضربات وارده از جنبش خلق به نهادها و ارگانهای امپریالیستی و سازماندهی نیروهای سرکوب خویش را یافته بود اینک با یورش سازمانیافته، وسیع و وحشیانه خود قصد آنرا داشت که با یک قدرت نمائی ضدّ انقلابی و ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه، روحیه یأس و ناامیدی را بر تودهها مستولی گرداند و سلطه منحوس خویش را تحکیم بخشد.
[ادامه مطلب...]
در اینکه عامل اصلی نهضت تودهای که به سقوط شاه منجر شد بحران اقتصادی بود تردیدی نیست ولی ذکر این عامل ما را از بررسی عوامل سیاسی، جامعه شناسی و حتّی روانشناسی که باعث شد یک بحران اقتصادی چنان تکان بیسابقهای به تک تک مردم یک کشور بدهد بینیاز نمیکند.
[ادامه مطلب...]
«اقلیت»، کنگره آذر ماه ۶۰ خود را «یک نقطهی عطف در حیات سازمان» نامید، در حالی که هیچ یک از پیش بینیهای کنگره تحقق نیافته و هیچ یک از «رهنمودهای گرانبهای این مجمع عالی» به مورد اجرا در نیامد.
[ادامه مطلب...]
آنهائی که میخواهند بهر صورت، در شرایط وجود سلطه امپریالیسم و مناسبات امپریالیستی «ستم ملّی» را رفع کنند، در حقیقت کاری نمیکنند جز اینکه حداکثر شکلی از این ستم ملّی را با شکل دیگری از آن تعویض کنند. از اینجاست که ما همچنانکه در مورد ایران با الحاق طلبی امپریالیستی مخالفت میکنیم، با آن نیروهای جدائی طلب نیز که در شرایط بقاء مناسبات امپریالیستی خواهان جدائی هستند، مخالفت میکنیم.
[ادامه مطلب...]
ما در پاسخی که به کمیته برگزارکننده کنگره مؤسس حزب کمونیست ایران در تاریخ ۱۳۶۲/۴/۱۹ دادیم، متذکر شدیم که در صورت لزوم نظراتی را که در آن پاسخ به اجمال بیان کرده بودیم با تفضیل بیشتری تشریح خواهیم کرد. اکنون «حزب کمونیست ایران» تشکیل شده است و اسناد کنگره مؤسس آن منتشر گردیده است و مخصوصاً ما اساسنامه «حزب کمونیست ایران» و سلسله سخنرانیهای رفیق مُهتدی را درباره این اساسنامه و مصاحبه او را پس از تشکیل «حزب کمونیست ایران» در دست داریم.
[ادامه مطلب...]
گزارش سمینار تابستانیِ سازمانِ دانشجویان ایرانی در آلمان و برلن غربی هوادار چریکهای فدائی خلق ایران را دریافت کردیم. فاصلۀ زمانی که بین انعقاد این سمینار و وصول گزارش[^1] آن به ما و پاسخگویی ما با آن وجود دارد، خود نشاندهندۀ ضعف رابطۀ سازمانی ما با هواداران خارج از کشور است. ما در این زمینه مسئولیتی را که بر عهدهمان است و انتقادی را که به ما وارد است، میپذیریم:
[ادامه مطلب...]
برای سومین بار چریکهای فدائی خلق ایران به من مأموریت میدهند که مستقیما با شما سخن بگویم. من هر بار، این مأموریتها را با احساسی آمیخته از شادی و نگرانی پذیرفتهام. شادی من از آن است که فرصت مییابم تا از این طریق با مردم خود سخن بگویم
[ادامه مطلب...]
اکثر رفقائی که «مقدمه» جوابیه من را به نقد رفیق «خ» در مورد «مصاحبه» خواندند، آنرا «برخورد تند» تلقی نمودند، بعضی از این رفقا در مورد نوشته رفیق «خ» نیز چنین عقیدهای داشتند. اصولاً این دسته از رفقا خواهان آن بوده و هستند که مبارزه ایدئولوژیک به معنی واقعی و در مجرای صحیح و به دور از کلمات سنگین و تحریکآمیز، جریان یابد
[ادامه مطلب...]
در رابطه با سازمان مجاهدین، سازمان ما موضع خود را پیش از این روشن ساخته است. بهاعتقاد ما سازمان مجاهدین کماکان بعنوان یکی از سازمانهای درون صف خلق میباشد که در این مقطع با پیروی از سیاستهای انحرافیِ ناشی از توهمات خردهبورژواییِ خویش با نیروهای ضدّخلقیِ وابسته به امپریالیسم عقد اتّحاد بسته و در درون شورای ملّی مقاومت صف خلق و ضدّ خلق را مخدوش میسا زد.
[ادامه مطلب...]
سؤال اول: زمینههای مادّی و تاریخی بوجود آمدن رژیم ارتجاعی آخوندی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ قبل از اینکه به خود سؤال بپردازیم، در مورد اصطلاح «رژیم ارتجاعی آخوندی» توضیحاتی میدهم. همانطور که میدانید در فرهنگ سازمانی ما چنین اصطلاحی به کار برده نمیشود. پس از اینکه ما دولت بعد از قیام را بررسی کرده و پایگاه طبقاتی آن، که همان بورژوازی وابسته است، را روشن ساختیم، دیگر لزومی برای به کار بردن چنین کلماتی نمیدیدیم.
[ادامه مطلب...]
این نوشته در اصل رساله پیش دکترای من و بیژن به زبان فرانسه بوده که در سال ۱۹۸۳ دفاع و به دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اجتماعی دانشگاه پیکاردی واقع در شهر آمی یَن Amiens فرانسه ارائه شده است. در این زمینه من میتوانم بگویم که همکار بیژن برای جمعآوری مدارک، خواندن و پیگیری و به سرانجام رساندن آن بودهام. نشانههای شیوه نگارش و نگاه تیزبینانه بیژن در سطر سطر مطالب پیداست. اگر لغزشی در آن باشد بدون شک مسئولیت آن بعهده من است. متن فرانسه به همان صورتی که در کتابخانه دانشگاه پیکاردی موجود است و متن فارسی به همان صورتی که در دستنویس فارسی آمده ارائه میگردد به استثنای یک مقدمه که بخش غالب آن موجود نبود که پس از ترجمه از فرانسه به متن فارسی اضافه شد. متون فرانسه و فارسی اگر چه در شکل با یکدیگر مطابقت ندارند ولی در محتوی و در شیوه تحلیل وقایع یکسانند.<br. در نگارش این رساله به روزنامههای کیهان سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ و نیز روزنامههای فرانسه و کتابهائی که در مورد انقلاب ایران به زبان فرانسه در زمان خود منتشر شده همچنین به برخی کتابها به زبان فارسی مانند دفاعیات دکتر تقی ارانی و مهندس مهدی بازرگان و نیز متون حقوقی و قوانین ایران و فرانسه استناد شده است. خواندن این نوشته برای برخی یادآور وقایعی است که از سرگذراندهاند و برای نسل جوان مروری بر تاریخ معاصر ایران به روایت حقوقی و در نتیجه مستند آن. امید که برای همگان مخصوصا نسل جوان میهنمان مفید افتد. شهین حشمتی هیرمنپور ۱۲ شهریور ۱۳۹۹
[ادامه مطلب...]
زوه حاضر که بمناسبت سیزدهمین سالگرد رستاخیز سیاهکل به چاپ آن مبادرت ورزیدیم، حاوی شمائی از پروسه تکوین نظراتی است که رستاخیز شکوهمند سیاهکل، سرآغاز مبارزه مسلّحانه در ایران بر آن استوار شده. در این جزوه نشان داده میشود که بنیانگزاران سازمان چریکهای فدائی خلق از چه دانش عمیق مارکسیستی برخوردار بوده و چگونه نظراتی را تدوین نمودند که یکی از درخشانترین دورانهای تاریخی را در میهن ما بوجود آورد.
[ادامه مطلب...]
«ولایت فقیه» در قانون اساسی ایران فقط یک معنای سیاسی دارد و آن اینست که صراحتاً به مردم میگوید اراده شما در مقابل رژیم موجود هیچ ارزشی ندارد و سخنی بالاتر از سخن این رژیم نیست. ولایت فقیه حتّی به عنوان قدرت یک نفر و از آن محدودتر حتّی به معنای قدرت خمینی نیست. اصلی که دیکتاتوریِ امپریالیسم برای حاکمیتِ خود لفافه ایدئولوژیکِ مذهبی میتراشد، این اصل را به این صورت بیان میکند و اگر روزی این لفافه را به دور انداخت آنرا به شکلی دیگر بیان خواهد کرد و شاید هم بدون آنکه به بیان آن بپردازد آن را اعمال کند.
[ادامه مطلب...]
سلطه بورژوازی وابسته در جامعه ما نه بدلیل عدم رشد تضادها و با رونق تولید بورژوائی تحکیم مییافت بلکه سیمای واقعی این جامعه سرکوب شدید خلق بود و ستون فقراتِ ابزار این سرکوب را ارتش تشکیل میداد. همه نیروهای سرکوبگر دیگر فرزندان کوچک و بزرگ همین ارتش بودند. تا وقتیکه این ارتش باقی است خیال امپریالیسم آسوده است. چون حاکمیت بورژوازی وابسته مطلق و محرز است. حتّی او حاضر است برای مدتی کارخانهها را بخواباند، در اینصورت لطمه اساسی به نظم موجود وارد نمیشود، ولی اگر ارتش یعنی ابزار حاکمیت از دست برود، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. انقلاب اگر بخواهد پیروز شود باید این ارتش را درهم شکند و اگر اینکار را انجام نداده، هیچ کار اساسی صورت نگرفته است. نقل از «پیام چ.ف.خ.ا (بمناسبت دو روز بزرگ تاریخی … سال ۵۸)
[ادامه مطلب...]
درودهای گرم و انقلابی ما را بپذیرید. جنبش ضدّامپریالیستی دانشجویان ایرانی در خارج از کشور به عنوان بخشی تفکیک ناپذیر از جنبش ضدّامپریالیستی و دمکراتیک خلقهای ایران، همواره نقش خود را با موفقیت ایفاء کرده و در زمینههای مختلف بویژه در دفاع از جنبش انقلابی مسلّحانه خلق و تبلیغ دستاوردهای آن کمکهای ارزندهای نموده است. از اینرو سازمان ما از ابتداء کوشیده با رهنمودها و ارسال پیام به کنگرههای سازمان «کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی» در رشد و تعمیق کیفیت سیاسی و مبارزاتی جنبش دانشجوئی تأثیر خود را بجا بگذارد.
[ادامه مطلب...]
حمله اخیر اسرائیل به لبنان و حوادثی که در طی اینمدت در لبنان گذشت، در عین حال که ضربات سختی به جنبش فلسطین وارد ساخت، پرده از چهره بسیاری از نیروهای مرتبط با جنبش خلق فلسطین و لبنان برداشته و واقعیتها را هر چه ملموستر در مقابل چشم همگان قرار داد.
[ادامه مطلب...]
جلد دوم کتاب مبارزه مسلّحانه و اپورتونیستها همان گونه که در پیشگفتار آمده است ماهیت اپورتونیستها را در جریان عمل نشان میدهد. این کتاب کارنامه سه سال کار آن جریانات سیاسی است که در شرایط شبه دمکراسی بعد از قیام یا همچون قارچ از زمین روئیدند و یا نطفههایی بودند که سر از تخم بیرون آوردند و تنها رسالت خود را دشمنی با تئوری مبارزه مسلّحانه قرار دادند و به بهانه آنکه تئوری مبارزه مسلّحانه به مسئله حزب طبقه کارگر و کار سیاسی بمیان تودهها اهمیّت نمیدهد از طرفی تئوریهای خود را توجیه کردند و از طرفی دیگر عدم درک خود را از تئوری مبارزه مسلّحانه بوضوح آشکار ساختند.
[ادامه مطلب...]
بیش از سه سال از استقرار رژیم کنونی در ایران میگذرد. نظری اجمالی به آنچه که در این مدت گذشته است، سرعت بیسابقه تحوّل امور را چه در جانب بالائیها و چه در جانب پائینیها نشان میدهد. رژیم جدید در آغاز تمام طبقه بورژوازی وابسته و خردهبورژوازی وابسته را نمایندگی میکرد ولی خیلی زود مصالح حِفظ نظام، بالائیها را به جان هم انداخت: «بازرگان نخست وزیر ایران»، «نخست وزیر منتخب امام»، نوکر آمریکا خوانده شد و به کناری گذاشته شد و همراه با برکناری وی، در همه جا تصفیههای بزرگی صورت گرفت.
[ادامه مطلب...]
سازمان ما قصد داشت جزوه حاضر را که نقد تفکرات حاکم بر سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان (کومهله) میباشد منتشر سازد که با کنگره سوم کومهله و مصوبات آن مواجه گشتیم. در نتیجه ضرورت داشت تا مصوبات کنگره سوم بررسی گردد تا اگر در جریان این کنگره کومهله با خویش برخوردی انتقادی کرده و بعضی از نظرات انحرافی قبلی خود را منتفی شده اعلام داشته ما نیز متقابلا آن برخورد را در رساله حاضر دخالت دهیم.
[ادامه مطلب...]
سخن گفتن از «طبیعت متزلزل» خردهبورژوازی در شرایطی که ما مشخص نکردهایم درباره کدام خردهبورژوازی و در چه شرایطی صحبت میکنیم به سخنان پوچی تبدیل میشوند که تنها فضل فروش مارکسیست نما را به این دلخوش میکند که کلیدی را پیدا کرده است که با آن هر قفلی را میتوان گشود و کافی است که این کلید سحرآمیز را برای گشودن اولین قفل بکاراندازیم تا پوچی این خیال را دریابیم.
[ادامه مطلب...]
جنبشی که نُطفهاش در فضایِ نسبتاً بازی بسته شد که رژیمِ حاکم از اوایلِ خرداد ۱۳۸۸ – ظاهراً برایِ گرم کردنِ تنورِ انتخابات ریاستِ جمهوری بهوجود آورده بود – در این مدت، راهی طولانی را طی کرده است، ولی هنوز داغِ شرایطی را که در آن زاده شده، بر پیشانی دارد.
[ادامه مطلب...]
اکثر رفقائی که «مقدمه» جوابیه من را به نقد رفیق «خ» در مورد «مصاحبه» خواندند، آنرا «برخورد تند» تلقی نمودند، بعضی از این رفقا در مورد نوشته رفیق «خ» نیز چنین عقیدهای داشتند. اصولاً این دسته از رفقا خواهان آن بوده و هستند که مبارزه ایدئولوژیک به معنی واقعی و در مجرای صحیح و به دور از کلمات سنگین و تحریکآمیز، جریان یابد
[ادامه مطلب...]
مدتی است، در برخورد با «مصاحبه»، جنجالی در سازمان ما به راه افتاده که اگر همه نام آنرا مبارزه ایدئولوژیک بگذارند، من یکی شخصاً با معیارهائی که از مبارزه ایدئولوژیک در درون سازمان پرولتری در دست دارم، بهیچوجه آنرا مبارزه ایدئولوژیک درون سازمانی نمیدانم و آنرا به واقع یک «جنجال»، و یا به عبارت دقیقتری که رفیق «خ» به کار برده و به خوبی ماهیت این به اصطلاح مبارزه ایدئولوژیک را نشان میدهد، یعنی «افشا کردن مصاحبه» مینامم و آنهم نه افشاگری به شیوه پرولتری.
[ادامه مطلب...]
کمتر از نه سال از زمانی که شاه دوهزار و پانصدمین سال تاسیس شاهنشاهی را
در ایران جشن گرفت میگذرد. در این جشنها سران و مقامات رسمی بسیاری از
کشورها از آمریکا گرفته تا شوروی و چین در کنار خرابههای تخت جمشید و در
میان تجملاتی بیسابقه حضور یافتند تا به شاه برای ایجاد کشوری «با ثبات»
تبریک بگویند. شاه در حضور همینها خطاب به کورش بنیانگذار اولین سلسله
شاهنشاهی در ایران گفت: «کورش آسوده بخواب که ما بیداریم».
وقتی میگوییم در نهضت کمونیستی ما تاکنون هیچ کتابی به اهمیّت این کتاب نوشته نشده است، این سخن به یک عبارت مورد قبول همه اپورتونیستها هم هست. چه آن اپورتونیستهای کهنهکار که انتشار این کتاب، خواب آرامشان را بر هم زد و از همان آغاز با ناله و نفرین همچون درماندگان مفلوک به طعن و لعن مطالبش پرداختند و عاجزانه از جوانان خواستند که جوانی خود را در راه این سخنان به باد ندهند، چه آن اپورتونیستهای جدیدی که گمان میکنند تازه از یک بیماری، که گویا میکرب آن را این کتاب در نهضت انقلابی ما منتشر ساخته است، شفا یافتهاند و هیچ فرصتی را از شکرگزاری این عافیت بازیافته از دست نمیدهند چه آن اپورتونیستهائی که نظرات خود را شکل صحیح غلطهائی که در این کتاب آمده معرفی میکنند و بالاخره آن اپورتونیستهائی که برای چنگ انداختن بر میراث افتخار گذشتگان بدون ذرهای ایمان به راه گذشته محیلانه نظرات خود را «شکل تکامل یافته» نظرات این کتاب میدانند. بله، همه اینها هم، به یک عبارت، به اهمیّت بینظیر این کتاب در نهضت کمونیستی میهن ما اعتراف میکنند. مطالعه و توصیه به مطالعه متن اصلی این کتاب اهمیتی بسیار زیاد دارد، زیرا این کتاب در مدت بیش از ۹ سالی که از تحریر آن میگذرد از همه سو مورد هجوم اپورتونیسم قرار داشته و دهها نوشته در ردّ آن انتشار یافته است و اپورتونیسم که ظاهراً خود را مدافع سرسخت مارکسیسم جا میزند ناگزیر در برخورد با این کتاب، که چیزی جز تطبیق خلاق مارکسیسم-لنینیسم با شرایط مبارزه در ایران نیست، ناچار است یا در مارکسیسم دست ببرد و یا مطالب کتاب را تحریف کند و مطالعه انتقاداتی که تاکنون بر این کتاب نوشته شده نشان میدهد که اینها با چه وفور و آرامش خاطری به هر دوی این حیلهها دست زدند مخصوصاً در جائیکه مربوط به تحریف مطالب این کتاب است، مطالعه و توصیه به مطالعه اصل کتاب بارسنگینی را از دوش برمی دارد.
[ادامه مطلب...]
در هر صورت، هر تحلیلی که بخواهد جنگ ایران و عراق را در حیطه محدود منافع این دولتها (بدون در نظر گرفتن رابطه تنگاتنگ این دولتها با امپریالیستها) بررسی کند، اگر چه گاه و بیگاه به نقش امپریالیسم هم اشاره داشته باشد، نمیتواند واقعیت امپریالیستی این جنگ را نشان دهد.
[ادامه مطلب...]
اين درست است که در تحليل نهائی، منافع طبقاتی هر فرد است که او را در صف انقلاب يا ضدانقلاب (مستقيم يا غيرمستقيم) قرار میدهد، ولی اينهم واقعيتی است که افراد میتوانند در پروسهای با کسب ايدئولوژی انقلابی يا غيرانقلابی در اين يا آن صف قرار بگيرند و گذشته از اين يک فرد انقلابی ممکن است، در شرايط خاص، مبلغ ايدئولوژی غيرانقلابی شود يعنی اپورتونيسم را اشاعه دهد و پس از برخورد به خود، موضع خود را اصلاح نمايد. عوامل مختلفی در کشاندن يک فرد انقلابی به دفاع از نظرات اپورتونيستی دخالت میکنند: بیتجربگی و خصوصيات خردهبورژوائی از جمله اين عوامل هستند. تشخّصطلبی، ميل به فراکسيون بازی و خصالی از اين قبيل ممکن است برای مدتی انقلابیترين افراد را نيز به خود آلوده کند. بنابراين آنچه در مبارزه ايدئولوژيکِ درون سازمان الزامآور است، توجه کامل به اين مسئله است.
[ادامه مطلب...]
بیش از سه سال است که ایران دستخوش یکی از تودهایترین انقلابات تاریخ است ولی در خارج از ایران چنین بنظر میرسد که کسی با ماهیت این انقلاب آشنا نیست و دلیل آنهم بسیار روشن است: تبلیغات دستگاههای ارتباط جمعیِ سرمایهداران بین المللی که میکوشند ماهیت مردمی و تودهای این انقلاب را از خلقها و تودههای سایر کشورها پنهان کنند. برای یک ایرانی که در جریان انقلاب کشور خود بوده است بسیار جای تأسف است وقتی میبیند پُرادعاترین روشنفکران اروپائی وقتی سخن از انقلاب ایران به میان میآید بلافاصله و با آمادگی کامل نطق غرائی پیرامون این انقلاب ایراد میکنند که در مجموع از نقش مذهب و تعصبات مذهبی شروع میشود و به تحلیل شخصیت آیت اللهها خاتمه مییابد. گویی انقلاب ایران به اینها منحصر میشده است و این داستان ابلهانه که گویا تودههای مردم بفرمان ملّاها به خیابان ریختند و به امید ابلهانه خود را جلوی رگبار مسلسها قرار دادند همچنان در ذهن این روشنفکران جنبه غالب را دارد. حتی روشنفکران اروپائی که رشادت کمونارهای پاریس را نمونهای از شهامت کارگری میبینند، نمیتوانند بفهمند مردمی هم که در ایران سینه خود را سپر مسلسها میکنند رشادتشان از نوع همان کمونارهاست و آگاهی طبقاتیشان هم کمتر از آنها نیست. این روشنفکران از خود نمیپرسند که اگر خواست مردم ایران یک حکومت مذهبی بود چرا اکنون که یکسال و نیم از برقراری حکومت مذهبی میگذرد ایران نه تنها آرام نشده بلکه دولت مذهبی مشغول انجام یک جنگ داخلی کامل است و چرا همین روز جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۵۹ یکی از سران روحانیت قبل از نماز جمعه خطاب به کارگران گفت: «اعتصاب و کم کاری باعث پایین آمدن بسیار شدید سطح تولید شده است و میدانید که اگر این کار را آگاهانه انجام دهید یاغی به حکومت اسلام هستید؟» و چرا سه هفته پیش دو کارگر بیکار در اهواز – مرکز ایالت جنوبی خوزستان – تیرباران شدند و جرم آنها از طرف رژیم «شرکت و ترتیب دادن اکثر تحصنها و اعتصابات کارگری» اعلام شد.
در سرمقالۀ شمارۀ ٣۴ خبرنامه مطالبی در مورد سـازماندهی محلهای مطـرح شـده بـود کـه دارای اشتباهات اساسی است. لذا خود را ملـزم دیـدیم تـا در طیّ ایـن مقالـه بـا آن برخـورد نمائيم و به انتقاد از آن بنشينيم.
[ادامه مطلب...]
ما قبلا در راه فدائی شماره ۱، برخورد این «طیف» از «فدائیان خلق» را در مورد وضعیت کنونی و وظایف مبرم دیدهایم و از قضا در این زمینه است که میتوان بخوبی ماهیت اینگونه لفاظان را شناخت وگرنه تشخیص آن در کتابهائی نظیر راه فدائی شماره ۸ اندکی دشوار میشود.
[ادامه مطلب...]
گاه از ما پرسیده میشود چریکهای فدایی خلق چه برنامهای در مورد "بیژنیست"ها در پیش خواهند گرفت؟ ما جواب میدهیم که افشاء نظرات آنها در «کار» ۶۱ بهراحتی مسأله را حل میکند. باید با آنها مبارزه ایدئولوژیک کرد و از سازش در اصول پرهیز نمود.
[ادامه مطلب...]
پس از سرنگونی رژیم شاه، با توجه به این که رژیم جمهوری اسلامی با فریب تودهها و با ادعای مردمی و ضد امپریالیست بودن، سکّان امور را به دست گرفته بود تحلیل ماهیت دولتِ تازه استقرار یافته مبرمترین وظیفه کمونیستها به شمار میرفت. اهمیت مسئله در آن بود که میبایست با کسب شناخت از ماهیت واقعی این دولت، راه مبارزه برای تحقق مطالبات انقلابی کارگران و تودههای ستمدیده آشکار گشته و نیروی انقلابی آنها در مسیری درست به حرکت در آید. اما در این زمان تشکلی که خود را ادامه سازمان چریکهای فدائی خلق جلوه میداد، و به این اعتبار بسیاری از جوانان مبارز و تودهها حول آن جمع شده بودند، آگاهانه از این وظیفه سر باز زد. رهبران این سازمان که اساساً با نظرات و مواضع انقلابیِ گذشته چریکهای فدائی خلق بیگانه بودند، با شانه خالی کردن از انجام چنان وظیفهای میکوشیدند سیاستهای مماشات گرانه خود با رژیم جمهوری اسلامی را به نحوی در میان هواداران و تودههای طرفدار این سازمان توجیه کنند. به همین دلیل در نشریه «کار»، به عنوان ارگان آن سازمان، هر بار سازشکاریهای خود با رژیم جمهوری اسلامی را به گونهای متفاوت با روزِ قبل توجیه میکردند.
[ادامه مطلب...]
در بند موقت «پس از غروب آفتاب آواز میخواند.» آنچه میتوانیم برای تاریخ بکنیم اینست که تاریخ دیروز را بنویسیم. تاریخ امروز را بسازیم. راستی امروز شما تاریخ دیروز را چگونه مینویسید؟
[ادامه مطلب...]
در این شمارۀ «کار» از نظر اصول و تئوری و خطمشی چیز تازهای بچشم نمیخورد. همه چیز همانگونه [است] که در آن زمان که با شدت از طرف مرکزیت انکار میشد و از مردم پنهان نگهداشته میشد. شما گفتید و ما هم در عمل و نظر بعدی سازمان آنرا دیدیم. ولی ویژگی این شماره آنست که با صراحت و وضوح، اپورتونیسم دست خود را باز میکند و مخصوصاً اصرار دارد که همه بدانند که او اپورتونیست است؛ که او از اینهمه عمق مبارزه تودهای ترسیده است؛ که او «در این شرایط دشوار، [و به قول؟] حکام وقت، «حساس»، مرد میدان مبارزه نیست؛ و بالاخره خود را توجیه کند که اصولاً مبارزه در این شرایط «خیانت بزرگ» میباشد.
در این نظر چیز تازهای موجود نیست ولی پیش از این ما با تمام عناصر اینگونه تحلیلها برخورد کردهایم. چیز تازهای که «اقلیت مطرح میکند نقل قول مستقیم از لنین است که در مورد «خردهبورژوازی» است که بخیال آنها در حاکمیت سهیم است. مضحک اینست که جملهای که از لنین میآورند با واژه «خردهبورژوازی دموکرات» شروع میشود. این حضرات این جمله را در تأیید نظرات لنین آوردهاند بدون آنکه از خود بپرسند راجع به چه کسانی صحبت میکنند.
[ادامه مطلب...]
ظاهراً سازمان «پیکار» هم با همان مشکل آقای بازرگان روبرو شده است و باران میخواسته است و سیل آمده است و صریحاً میگوید: «ما خواهان مبارزه طبقاتی و اوجگیری آن هستیم، لیکن خواهان جنگ داخلی و برادرکشی نیستیم.» و خود بنحو دردناکی میافزاید: «اما تمایل و اراده ما در تغییر جهت مسیری که جامعه بر پایه یک سلسله عوامل و علل عینی و ذهنی میپیماید، نمیتواند تأثیر تعیینکنندهای داشته باشد.» (ص ۱۲ پیکار ۵۴)
[ادامه مطلب...]
چندی پيش در مقابل چشمهای ناباور نيروهای آگاه خلق و روشنفکران مبارز، کنفرانسی از نيروهای سياسی مرتجع و ضدانقلابی در کنار نيروهای خوشنام مثل «مجاهدين» و بهاصطلاح سازمان فدائيان تشکيل شد که شرح آن همراه با عکس شرکتکنندگان در روزنامه اطلاعات منعکس شد.
[ادامه مطلب...]
یکی از خصوصیات غالب جریانهای اپورتونیستی در نهضت کمونیستی ما دست کم گرفتن مسئله دهقانان است. اینها حتی گاهی پرداختن به مسئله دهقانی را نوعی بیماری میدانند که گویا خودشان دیگر به آن مبتلا نیستند. این طرز فکر حتی بطور پوشیده ای در طرز برخورد کومله با مسئله دهقانی دیده میشود. سازمانی که انتظار میرود بهتر از همه میبایست به اهمیت اساسی جنبش دهقانان و آمادگی شدید آنها برای مبارزه مسلحانه معترف باشد زیرا تا جائیکه ما میفهمیم این سازمان عمده موجودیت خود را مرهون این جنبش دهقانی و این شیوه مبارزه است ولی متأسفانه بجای آنکه تئوری خود را بر اساس تجربیاتش تنظیم کند دیده میشود که تصمیم دارد همراه سایر اپورتونیستها به مدیحه سرائی برای تشکیل حزب و تکیۀ بیمنطق بر اهمیت طبقه کارگر (که در استان کردستان مخصوصاً مضحکتر بنظر میرسد) بپردازد.
[ادامه مطلب...]
۱۰ فروردین ۱۳۵۹ (۳۰ مارس ۱۹۸۰)
| ۱۰ دقیقه
| ۲۰۸۷ کلمه
| بیژن هیرمنپور
در این مقاله نویسنده بنحو آگاهانه موضوع را طوری طرح میکند که بهرحال پاسخهایی برای آنها داشته باشد بدون آنکه به برداشت نظرات دیگران توجه کند. ما در اینجا ففط بذکر چند نکته و آنهم در موردی که بخودمان مربوط میشود اکتفا میکنیم و یقین داریم که روحیۀ اپورتونیستی و دغلکاری مقاله برای خواننده آن روشن است و اینگونه مقالات دیگر بنظر ما احتیاجی به پاسخگویی ندارند مگر آنکه با تحلیل مشخصِ وضع، پاسخگوئی به آنها ضروری جلوه کند.
[ادامه مطلب...]
در حال حاضر سخن گفتن از ساخت اقتصادی ایران خالی از دشواری نیست زیرا آنچه ایران را بیش از سه سال است دستخوش تلاطم کرده چیزی فراتر از یک بحران اقتصادی و درواقع یک بنبست ساخت اقتصادی است.
[ادامه مطلب...]
در ایران بررسی مارکسیسم و جریانات مارکسیستی و بررسی نظرات این جریانات در مورد وقایع اجتماعی از جهت صرفاً تئوریک تقریباً غیر ممکن است. در آنجا محافل روشنفکری مارکسیستی یا روشنفکران و پروفسورهای مارکسیست «مستقل» آنچنانکه در اروپا دیده میشود وجود ندارد. مارکسیسم در آنجا بمعنی واقعی کلمه صرفاً بعنوان تئوری مبارزه عرض اندام میکند و صرفاً آنرا میتوان در نزد سازمانها و گروههای سیاسی و جریان فعالیت آنها مطالعه کرد. توضیح علت این امر شاید دیگر لازم نباشد : اختناق و سرکوب شدید پلیسی در زمینه کار فرهنگی و تئوریک.
[ادامه مطلب...]
درود! درود به تمام خلقهای مبارز ایران، و بهویژه خلق قهرمان کردستان! با کدام کلام به اینهمه مهر و شور و علاقه شما جواب بدهم؟ اصولاً با کلمات نمیشود اینکار را کرد و من تنها یکچیز را در پیشگاه شما وعده میکنم و آن اینکه تن و جان من همواره در راه انقلاب خواهد بود. من این تن و جان را به تمام خلقهای مبارز ایران و به انقلاب رهائیبخش میهنمان تقدیم میکنم.
[ادامه مطلب...]
بورژوازی لیبرال، این ترکیبی است که بسیاری از اپورتونیستها از جمله اپورتونیستهای غاصب نام سازمان چریکهای فدائی خلق ایران در به اصطلاح تحلیلهای خود بکار میگیرند. این ترکیب امروزه ورد زبان آخوندها نیز هست. آنها نیز بر سر منابر و در حوزه کار تبلیغی خود از آن سود میجویند و این ارمغان اپورتونیستها برای آنان است و در پی این همه، واژه مذکور بر سر زبان توده نیز افتادهاست.
[ادامه مطلب...]
۹ بهمن امسال برای خلقهای قهرمان ما معانی بمراتب وسیعتر از سالهای پیش دارد. دیگر ۱۹ بهمن فقط یادآور رستاخیز سیاهکل در سال ۴۹ نیست، بلکه همچنین یادآور قیام دلیرانه خلق در بهمن ۵۷ نیز میباشد. نه سال پیش در روز ۱۹ بهمن، چریکهای فدائی خلق با تحلیل جامع از شرائط ایران به این نتیجه رسیدند که روشنفکران خلق باید از طریق مبارزه نقبی به قدرت تاریخی تودهها بزنند و از طریق این مبارزه و با بمیدان کشیدن تودهها به عرصه نبرد، مرحله به مرحله دشمنان خلق را به زباله دان تاریخ بریزند.
[ادامه مطلب...]
۵ دی ۱۳۵۸ (۲۶ دسامبر ۱۹۷۹)
| ۲۲ دقیقه
| ۴۵۲۶ کلمه
| بیژن هیرمنپور
چند صباحی است که غاصبین نام «سازمان چریکهای فدائی خلق ایران» چهره واقعی خود را از پس پرده نمایان ساخته و بتدریج آنچه را که در نهان دارند بر زبان میرانند و به این ترتیب با سرعت حیرت انگیزی بدنبال شیوههای شناخته شده کمیته مرکزی خائن حزب توده گام بر میدارند. مقاله «اكونومیسم و آنارشیسم………»، مندرج در «كار» شماره ۳۷، بیانگر سقوط کامل این گروه در پرتگاه اپورتونیسم است.
[ادامه مطلب...]
جنبش نوین کمونیستی ایران در شرایطی شروع به رشد کرد که از یکسو مواجه با دیکتاتوری گستردهای بود که کوشش داشت هر حرکتی را در نطفه خفه کند و از سوی دیگر با رُکود و خَمودی مواجه بود که بعلت اشتباهات و خیانتهای سازمانهای باصطلاح «آگاه»، و بخصوص خیانتهای حزب توده، بر تودهها مستولی شده و لاجرم اِعمال دیکتاتوری را بر خلق امکانپذیر و مؤثر میساخت. بهر کجا که میرفتیم، آثار مشی «انقلابی»!! «تودهایها» باقی بود. رهبران، آنچنان با سرعت خودرا از میدان نبرد بیرون افکنده بودند که حرکت آنان میتواند برای هر خیانت پیشهای آموزنده و تحسین برانگیز باشد! اینان حتی آنقدر شرافت انقلابی نداشتند که بخشی از کثافاتی را که بوجود آورده بودند پاک کنند و سپس میدان را خالی نمایند.
[ادامه مطلب...]
زمانیکه هیئت حاکمه، مجلس «خبرگان» را بهجای مجلس مؤسسان نشاند، تمام نیروهای انقلابی چپ آنرا همچون مجالس گذشته غیرجدی تلقی کردند و تودهها نیز با بیتفاوتی به آن نظر انداختند. اما اخیراً برخی از نیروهای چپ بهجای پیشبرد مبارزه واقعی تودهها، با جار و جنجال قصد آن دارند تا مانند هیئت حاکمه نظر تودهها را بهطرف این مجلس ارتجاعی جلب کنند. همان مجلسی که وظیفه دارد پیشنویس کذایی قانون اساسی را تصویب کند. پرده اول نمایش قانون اساسی با طرح مسئله رفراندوم آغاز شد. پیشنویس قانون اساسی در پاریس تهیه شده بود، ولی گردانندگان نمایش کوشیدند تا ماهیت حرکت خود را از تودهها مخفی کنند. اما آنقدر زیرکی سیاسی نداشتند تا بتوانند دُم خروس را پنهان کنند.
[ادامه مطلب...]
نویسنده مقالهٔ « گزارش به خلق » در توضیح نظر رفیق مسعود در مورد عدم وجود یا عدم گسترش جنبشهای خودبخودی تودهای تا حدّی که محافل روشنفکری قادر به پیوند یافتن با این جنبش و رهبری آن باشند، ابتدا با نقل قولی از کتاب « م. م. هم.ا. هم. ت. » [مبارزه مسلّحانه هم استراتژی هم تاکتیک] متذکر میگردد که از نظر رفیق مسعود سه عامل اختناق و سرکوب دیکتاتوری امپریالیستی، تبلیغات سیاسی- ایدئولوژیک ارتجاع و بیعملی پیشرو علت این عدم وجود یا عدم گسترش جنبشهای خودبخودی بوده و اضافه مینماید که از نظر رفیق مسعود شرایط عینی وجود داشته، امّا عوامل مذکور موجب آن میگردد که جنبش خودبخودی پراکنده و محدود باشد.
[ادامه مطلب...]
انقلاب ضدامپریالیستیِ خلق ما روزهای حساسی را میگذرانَد، روزهایی که تأثیر بزرگی بر تحولات آینده آن خواهد داشت. امپریالیسم که تا قیام بهمن ماه بیش از یک سال بود در معرض مهلکترین ضربات خلق قهرمان ما قرار داشت و به هر وسیلهای که متوسّل میشد باز نمیتوانست خود را از این ضربات که روز به روز برایش مرگبارتر میشد نجات دهد، در نتیجه، با فداکردن شاه سرنوشت خود را از سرنوشت این سگ زنجیریش، که اتفاقاً برایش ارزش خاصی داشت، جدا نمود. شاه سقوط کرده بود ولی امپریالیسم صرفاً به یک عقب نشینی تاکتیکی دست زده بود.
[ادامه مطلب...]
وظیفه پیشاهنگ در تاریخ، کشف آن طرق و شیوههای مبارزاتی است که منطبق بر قانونمندی مشخص جامعه باشد. هیچ فرمولِ از پیش ساختهای وجود ندارد. برای پیشاهنگ روح مارکسیسم و آموزشهای اصولی آن ارزشمند است نه تاکتیکها و شیوههایی که مارکسیستهای کبیری در شرایط مشخص جامعه خود به کار بردهاند. آنها فقط ارزش تجربه اندوزی و درک چگونگی پیاده کردن مارکسیسم در شرایط خاص را دارا میباشند. خط مشی اساسی که پیشاهنگ، منطبق بر قانونمندیهای جامعه خود، ارائه میدهد باید قادر باشد تودهها را به عملی نمودن آن خط مشی متقاعد و به میدان مبارزه بکشاند.
[ادامه مطلب...]
این مصاحبه حاوی توضیح در خصوص ردّ تئوری مبارزه مسلحانه توسط غاصبین نام سازمان چریکهای فدایی خلق پس از قیام ۵۷ و چگونگی اولین انشعاب در این سازمان است. این نوشته همچنین به تشریح خطوط اساسی نظرات گروهی که بلافاصله پس از انتشار این مصاحبه با نام «چریکهای فدائی خلق ایران» اعلام موجودیت مینماید در خصوص ماهیت طبقاتی دولتی که پس از انقلاب در ایران بنام جمهوری اسلامی ایران روی کار آمد میپردازد.
[ادامه مطلب...]
در رابطه با نقل قول لنين صفحه ٣: اتفاقاً لنين درست مثل ما استدلال کرده با اين تفاوت که ما وارد جزئيات امر نشديم و به بررسی سياست داخلی رژيم حاضر نيز نپرداختيم تا دقيقاً نشان دهيم که همه آنچه که شده است در زمينه منافع بورژوازی وابسته است و اين امر را به دو چيز احاله کرديم: يکی اطلاعاتی که هر فرد کموبيش از کارکردهای دولت در حال حاضر دارد و هر روز حتی در پيشپاافتادهترين مقالات و پيشپاافتادهترين روزنامهها نيز مطرح میشود و ديگر آنکه وعده کردهايم که در جای ديگر اين تحليل را انجام دهيم و اساساً تذکر دادهايم که همه نيروها بايد به اينکار بپردازند
[ادامه مطلب...]
در اینکه عامل اصلی نهضت تودهای که به سقوط شاه منجر شد بحران اقتصادی بود تردیدی نیست ولی ذکر این عامل ما را از بررسی عوامل سیاسی، جامعه شناسی و حتی روانشناسی که باعث شد یک بحران اقتصادی چنان تکان بیسابقه ای به تک تک مردم یک کشور بدهد بینیاز نمیکند.
[ادامه مطلب...]
خواه جمالالدین را، آنچنانکه اکثر نویسندگان عرب اظهار عقیده میکنند، افغانی بدانیم خواه با توجه به تحقیقاتی که مخصوصاً در ایران در مورد منشأ و مولد او صورت گرفته، جمالالدین را اصلاً ایرانی بدانیم، در این هیچ تردیدی نیست که حیطهٔ اصلی فعالیتهای سیاسی جمالالدین قلمرو امپراتوری عثمانی بوده است.
[ادامه مطلب...]
این کتاب حاوی جمعبندی تلاش فکری گروهی از روشنفکران ایرانی در اواخر سالهای چهل شمسی میباشد که توسط مسعود احمدزاده تدوین یافته است. بیژن هیرمنپور ضمن مطالعه آن با مسعود احمدزاده، نظراتی داشته که وی آنها را عیناً بصورت سیزده یادداشت در پایان این کتاب آورده است. پس از انقلاب بمناسبت یازدهمین سالگرد رستاخیز سیاهکل مقدمهای بر این کتاب توسط بیژن بتاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۵۹ نگارش یافت. مقدمه خرداد ماه سال ۱۳۵۰ که توسط رفیق مسعود احمد زاده نگارش یافته به ارزیابی تجربه مبارزه مسلّحانه که شروع آن در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ شمسی در سیاهکل است میپردازد. پیشگفتار این جزوه بتاریخ تیرماه ۱۳۵۱ نوشته رفیق فدائی عباس جمشیدی رودباری است. این جزوه مانیفست سازمان چریکهای فدائی خلق ایران به حساب میآید.
[ادامه مطلب...]